الامثال و الحکم
1 . رُبَّ بعیدٍ أنفَعُ مِن قریب : چه بسا دوستِ دوری که منفعتش بیشتر از نزدیکان است .
2 . قد یؤخذ الجارُ بذنب الجار : گاهی همسایه ، به خاطر گناه همسایه گرفتار می شود .
« خشک و تر باهم می سوزد »
3 . لا تؤخِّر عملَ الیوم لغد : کار امروز را به فردا میفکن .
4 . رُبَّ أخِ لم تِلدْهُ امّک : بسا برادری که مادرت او را نزائیده دوست خوب است .
« بیگانه اگر وفا کند خویش من است »
5 . الادبُ مالٌ و استعمالُه کمال : ادبل ، ثروت است و بکار گرفتن آن از کمالات است .
« با ادب باش تا بزرگ شوی »
6 . بالأرضِ ولدتْکَ اُمّک : مادرت تو را روی زمین زائید .
« از دماغ فیل افتاده است »
7 . آفة العلمِ نِسیان : آفت علم فراموشی است .
8 . أکلَتُم تمری و عَصَیتُم أمری : خرمای مرا خوردید امّا از فرمانم سرپیچی کردید .
« نمک خوردن و نمکدان شکستن »
9 . یأکُلُ التمر و أرحَمُ بالنوی : خرما را او می خورد ولی من با هسته اش سنگسار می شوم .
« گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری »
10. یأکُلنی سبعٌ و لا یأکُلنی کلبٌ : درنده ای مرا بخورد اما سگی نخورد .
« همه را برق میگیرد ما را چراغ موشی »
11. أکلٌ و حمدٌ خیرٌ مِن أکل و صَمْتٍ : خوردن با حمد بهتر از خوردن با سکوت است .
« شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند »
12. الأمرُ یَعرِضُ دونَه الأمر : در حل این مشکل ،مشکلات دیگری ظاهر میشود .
« قوز بالا قوز ، حالا آب بیار و حوض پر کن »
 به نام خدا
	   به نام خدا